افعال دو کلمه ای در زبان انگلیسی

افعال دو کلمه ای در زبان انگلیسی

تاریخ نگارش: 1397/1/9 - 13101 بازدید
افعال دو کلمه ای: افعال دو کلمه ای عبارتند از افعال مرکبی که ازیک فعل به اضافۀ یک ضمیمه یا دنبالۀ قیدی تشکیل می شود. اینگونه افعال را افعال ترکیبی، ترکیبات فعل به اضافۀ قید و یا فعل به اضافۀ حرف اضافه نیز می گویند. مثال:

نوشتن و پر کردن fill in بیرون آوردن لباس take off
برچیدن، سوار کردن مسافر pick up پوشیدن put on
کم کردن صدا turn down تکمیل کردن fill out

در افعال دو کلمه ای معمولاً فشار صدا بر روی ضمیمه یا دنبالۀ کوتاهی است که بعد از فعل می آید، یعنی دنبالۀ قیدی دارای تکیۀ اصلی صدا است ولی در ترکیب فعل با حرف اضافه، فشار صدا بر روی خود فعل است در مورد افعال دو کلمه ای، گاهی می توان دنبالۀ قیدی آن را بعد از مفعول قرار داد ولی در ترکیبات فعل و حرف اضافه ، چنین تغییری هیچگاه امکان ندارد افعال دو کلمه ای به دو دسته، جدا نشدنی و جدا شدنی تقسیم می شوند

افعال دو کلمه ای جدا نشدنی: Inseparable Two-word Verbs:

افعال دو کلمه ای جدا نشدنی:در افعال دو کلمه ای جدا نشدنی دنباله قیدی همیشه بلافاصله بعد از فعل آورده می شود و مفعول چه اسم باشد و چه ضمیر، بعد از دنبالۀ قیدی قرار می گیرد و تحت هیچ گونه شرایطی نمی توان دنبالۀ قیدی را از فعل جدا کرده، بعد از مفعول قرار داد

مفعول دنبالۀ قیدی فعل

مثال:

او دیروز تصادفاً دوستش را دید He ran into his old friend yesterday
در نظر دارم فردا به او تلفن کنم I am going to call on him tomorrow


افعال دو کلمه ای جدا شدنی: Separable Two-word Verbs:

افعال دو کلمه ای جدا شدنی:در مورد افعال دو کلمه ای جدا شدنی، هم می توان مفعول اسمی را بعد از دنباله قیدی قرار داد و هم می توان ان را بین مفعول و دنبالۀ قیدی آورد. مثلاً هر دو جملۀ زیر را می توان با یک مفهوم به کار برد

مفعول دنبالۀ قیدی فعل


او دیروز کتش را بیرون آورد He took off his coat yesterday
مستخدم صورت حساب را تنظیم کرد The waiter made out the bill


دنبالۀ قیدی مفعول فعل


او دیروز کتش را بیرون آورد He took his coat off yesterday
مستخدم صورت حساب را تنظیم کرد The waiter made the bill out

در اینجا باید خاطر نشان ساخت که تشخیص افعال دو کلمه ای جدا شدنی از افعال دو کلمه ای جدا نشدنی، همیشه کار اسانی نیست و این امر تابع قاعدۀ معینی نبوده، بلکه به تمرین زیاد بستگی دارد نکتۀ مهم دیگری که در مورد این افعال باید در نظر داشت، این است که در تحت بعضی شرایط عوض کردن جای مفعول اسمی و دنبالۀ قیدی امکان پذیر نیست. به عبارت دیگر تمام افعال دو کلمه ای، حتی جدا شدنی را نمی شود همیشه از هم جدا کرد و مفعول را بین آنها قرار داد. برای مثال فعل دو کلمه ای give up را به معنای “تسلیم شدن، دست کشیدن”، در نظر بگیرید. این فعل در شرایط معمولی جدا شنی بوده و می توان مفعول اسمی را بین فعل و دنبالۀ قیدی قرار داد. ولی مواردی پیش می آید که در مورد همین فعل نیز نمی توانیم مفعول را بین دو قسمت آن قرار دهیم و حتماً دنبالۀ قیدی باید بلافاصله بعد از فعل قرار داده شود

مفعول دنبالۀ قیدی فعل

مثلاً می توانیم بگوییم :

او قطع امید کرد He gave up hope

ولی هیچوقت نمی گوییم:

او قطع امید کرد He gave hope up

جملۀ فوق از نظر گرامری نادرست است البته گاهی نیز اتفاق میافتد که مفعول فقط باید بین فعل و دنبالۀ قیدی قرار گیرد و هیچ شکل دیگری از آن قابل قبول نخواهد بود مثلاً می گوییم:

زندانی فراری خود را تسلیم کرد The escaped prisoner gave himself up

ولی هرگز نمی گوییم:

زندانی فراری خود را تسلیم کرد The escaped prisoner gave up himself

اما موارد زیادی هست که هر یک از دو شکل را بطور دلخواه می توان به کار برد در موارد زیر مفعول باید حتماً بین دو قسمت افعال دو کلمه ای قرار گیرد: وقتیکه مفعول، ضمیر مفعولی و یا ضمیر انعکاسی باشد مثال:

صدای رادیو خیلی بلند است، لطفاً آن را کم کنید The radio is too load; please turn it down

ولی چنانچه مفعول، اسم باشد، هم می توان آن را بین دو قسمت فعل قرار داد و هم بعد از دنبالۀ قیدی، هر دو صحیح و مصطلح بوده و هیچ فرقی با هم ندارند مثال:

او تلویزیون را روشن کرد He turned on the TV
او تلویزیون را روشن کرد He turned the TV on

درصورتیکه مفعول، ضمیر باشد، حتماً باید بین دو قسمت فعل یا به عبارت دیگر قبل از دنبالۀ قیدی قرار بگیرد مثال:

صدای رادیو خیلی بلند است، لطفاً آن را کم کنید The radio is too loud; please turn it down
به روشنایی نیاز نداریم، لطفاً لامپ را خاموش کنید We don’t need the light; please turn it off
شخص فراری خودش را تسلیم کرد The fugitive gave himself up

در جملۀ سوم، ضمیر، himself، به صورت ضمیر انعکاسی به کار برده شده است غیر از ضمایر مفعولی و انعکاسی که حتماً باید بین فعل و دنبالۀ قیدی آن قرار گیرند، ضمایر دیگر را می توان در شرایط معمولی، بعد از دنبالۀ قیدی نیز قرار داد مثال:

هرکس دیگری که بخواهد می تواند صندلیش را ببخشد، ولی من مال خودم را از دست نخواهم داد Whoever else gives up his seat, I shall not give up mine

چنانکه می بینیم در جملۀ فوق کلمۀ mine ضمیر ملکی است که بعد از up که دنبالۀ قیدی می باشد، آورده شده است محل ضمایر اشارۀ those, these, that, this در مورد این افعال بیشتر بستگی به جنبۀ تأکیدی آنها دارد مثال:

این مطلب را یادداشت کن(به حافظه ات اعتماد نکن) Take this down
این مطلب را یادداشت کن(نه چیز دیگری را) Take down this

وقتیکه دو دنبالۀ قیدی با هم ترکیب شده و دنبالۀ قیدی مرکبی درست کرده باشند، مانند دنباله های قیدی in and out, up and down, off and on اگر هر یک از این دنباله های قیدی به تنهایی همراه فعل آورده شود، امکان آوردن مفعول بعد از آنها وجود دارد. ولی هر گاه دو قید با هم ترکیب شوند، فقط انها را باید بعد از مفعول قرار داد. بدین معنی که مفعول بین فعل و دنباله های قیدی آورده می شود مثال:

او چراغ را روشن کرد He turned on the light
او چراغ را خاموش کرد He turned off the light
او چراغ را روشن و خاموش کرد He turned the light on and off
او پشت دری را بالا زد He pulled up the blind
او پشت دری را پایین کشید He pulled down the blind
او پرده ها را بالا و پایین کشید He pulled the blinds up and down

ضمیمه های قیدی:ضمیمه های قیدی را برای اظهارات امری بدون آوردن فعل نیز به کار می برند. در اینگونه اظهارا ت بعد از ضمیمۀ قیدی، معمولاً حرف اضافه آورده می شود مثال:

بروید سر کارتان Off with you!
سرش را از تنش جدا کنید Off with his head!
بیرونش کنید Out with him!
مرگ بر خائنین Down with he traitors!

برای دستورات دوستانه دنبالۀ قیدی را قبل از فاعل می آورند مثال:

بگذار و برو Off you go!
فرار کن !Away you run
بیا تو (بیا داخل) In you come!


افعال سه کلمه ای: Three-word Verbs:

افعال سه کلمه ای:گاهی اوقات بعد از فعل، دو ضمیمه به دنبال یکدیگر آورده می شود که اولین دنباله مربوط به فعل بوده و قید می باشد و دنباله دیگر به اسم بعد از آن نسبت داده شده و حرف اضافه می باشد. این دسته از افعال که آنها را افعال سه کلمه ای گویند، همگی جدا نشدنی بوده و از اصطلاحات زبان انگلیسی به شمار می آیند مثال:

من نمیتوانم این شخص را تحمل کنم I can’t put up with that things
بعضی از مردم، هیچگاه دچار کمبود نمی شوند Some people never run out of things

و اینک نمونه های بیشتری از این افعال:

خاتمه دادن to get through with
ملاقات کوتاه to look in on
انتظار داشتن to look forward to
با تحقیر نگریستن to look down on
با نظر تحسین نگریستن to look up to
موافق اوضاع روز رفتار کردن to keep up with

FAST24.IR
the best or nothing






Website Developed by ITCenter7