کاربرد should در زبان انگلیسی و نکات مهم گرامر زبان انگلیسی در استفاده از should
تاریخ نگارش: 1398/3/25 - 9391 بازدید
در این مقاله به بررسی کاربرد should در زبان انگلیسی و نکات مهم گرامر زبان انگلیسی در استفاده از should می پردازیم.
1. وقتی بخواهیم بگوییم انجام دادن کاری درست یا معقول است، از should استفاده می کنیم:
I should read his new book.
من باید این کتاب حدید را بخوانم.
2. وقتی بخواهیم به کسی توصیه کنیم که کاری را که انجام دهد، از should استفاده می کنیم:
you should read his new book.
باید کتاب جدیدش را بخوانی.
3. وقتی بخواهیم بگوییم کاری را باید انجام می دادیم اما انجام نداده ایم، از should have استفاده می کنیم:
You should have gone there yesterday.
باید دیروز می رفتی آنجا.
در مقابل ، وقتی بخواهیم بگوییم کاری را نباید انجام می دادیم اما انجام داده ایم، از should have not یا shouldn’t have استفاده می کنیم:
I shouldn’t have said that.
من نباید آن حرف را می زدم.
4. وقتی بخواهیم سفارش ها یا دستوری های رسمی را بیان کنیم ، از should استفاده می کنیم:
The judge ruled that the company should pay back five hundred million pounds to its customers.
قاضی رأی داد که شرکت باید پانصد میلیون پوند به مشتریانش بازگرداند.
5. وقتی بخواهیم نظر کسی را در مورد چیزی بدانیم ، یا از او اجازه یا اطلاعاتی بگیریم از should به صورت سؤال استفاده می کنیم:
What should I do?
باید چه کار کنم؟
Should we tell her about it?
آیا باید قضیه را به او بگوییم؟
6. وقتی می خواهیم به کسی توصیه کنیم که بهتر است چه کاری انجام دهد، I shouldرا همراه با if I were you به کار می بریم:
I should go, if I were you.
اگر جای تو بودم ، می رفتم.
7. در جملات شرطی وقتی بخواهیم بگوییم احتمال وقوع کاری وجود دارد اما قطعی نیست، از should استفاده می کنیم:
Should anyone phone, tell him I’m in conference.
اگر کسی تلفن کرد، بگو من جلسه دارم.
8. در بندهای موصولی که با that شروع می شوند، اگر بخواهیم درباره ی کاری یا چیزی صحبت کنیم که باید انجام شود، از should استفاده می کنیم:
I suggest that you should leave.
به نظر من شما باید بروید.
He raised his hand and indicated that I should do the same.
او دستش را بلند کرد و به من اشاره کرد که من هم باید دستم را بلند کنم.
9. وقتی بخواهیم بگوییم چیزی احتمالاً همان گونه رخ می دهد که ما انتظار داریم، از should استفاده می کنیم:
Australia should win this match.
تیم استرالیا باید این بازی را ببرد.
10. وقتی بخواهیم بگوییم احتمال انجام دادن کاری در آینده وجود دارد، از should have استفاده می کنیم:
We should have finished by a quarter past two.
احتمالا تا ساعت دو و ربع کارمان را تمام می کنیم.
11. وقتی قصد داشته باشیم به صورت مؤدبانه چیزی بخواهیم، پیشنهادی بدهیم یا کاری بکنیم، از should استفاده می کنیم:
I should like to ask you to come with us for a quiet supper.
می خواهم از شما دعوت کنم برای یک شام خودمانی با ما بیایید.
I should be delighted to do so.
بسیار خوشحال خواهم شد که این کار را بکنم.
12. وقتی بخواهیم به کسی توصیه کنیم که کاری را انجام ندهد یا به او بگوییم که انجام دادن کاری صحیح نیست ، از should not یا shouldn’t استفاده می کنیم:
You shouldn’t drive so fast.
نباید این قدر تند رانندگی کنی.