افعال لازم و متعدی در زبان انگلیسی
تاریخ نگارش: 1397/9/9 - 11012 بازدید
فعل از نظر نیاز یا عدم نیاز به مفعول به دو گونه عمده متمایز می گردد، فعل متعدی (Transitive Verb) و فعل لازم (Intransitive Verb).
فعل متعدی فعلی است كه دلالت بر عملی كند كه اثر آن از فعل گذشته و به مفعول برسد، یعنی برای تكمیل معنا، فعل نیاز به مفعول داشته باشد، مانند فعل hit در جمله زیر:
I hit the ball.
من توپ را زدم.
فعل لازم فعلی است كه به خودی خود معنای تام داشته باشد و وجود مفعول برای آن لازم و ضروری نباشد، مانند فعل rise و cry در جمله های زیر:
The sun rose.
خورشید طلوع كرد.
The child cried.
طفل گریه می كرد.
در این مثال ها معنای فعل از نظر شخص و یا شی ای كه فاعل آن است گذر نكرده و به شخص و یا چیز دیگری سرایت ننموده و لذا نیازی به مفعول ندارد. این نوع فعل را فعل لازم می گویند.
تنها مفعولی كه یك فعل لازم ممكن است داشته باشد مفعول مطلق است.
He lived a happy life.
او زندگی خوشی داشت.
He dies a sad death.
او به مرگ غم انگیزی مرد.
The girl laughed a merely laugh.
دختر با خوشحالی می خندید.
She slept a peaceful sleep and dreamed a happy dream.
او خواب راحتی كرد و خواب خوشی دید.
He sighed a sigh.
او آهی كشید.
بعضی فعل ها می توانند هم به حالت متعدی و هم به حالت لازم به كار برده شوند، نمونه های بارزی از آنها در جمله های زیر به كار رفته است:
لازم:
The bell rings.
زنگ می زند.
The window broke with the frost.
پنجره از سرما شكست.
The door opened.
در باز شد.
Time passes slowly when you are alone.
انسان وقتی تنها است زمان به كندی می گذرد.
The watch has stopped.
ساعت ایستاده است (كار نمی كند).
The class begins at 9 o’clock.
كلاس ساعت ۹ شروع می شود.
The fire lit quickly.
آتش به سرعت روشن شد.
متعدی:
The waiter rings the ball.
پیش خدمت زنگ می زند.
The burglar broke the window.
دزد پنجره را شكست.
Tom opened the door.
تام در را باز كرد.
Will you pass the salt, please?
ممكن است نمك را مرحمت كنید؟
The driver stopped the car and got out.
راننده ماشین را نگاه داشت و بیرون آمد.
He began his speech with a humorous story.
او با این حكایت خنده دار گفتار خود را شروع كرد.
I have lit the fire.
من بخاری را روشن كرده ام.