کاربرد فعل To Be به صورت فعل عادی
تاریخ نگارش: 1397/5/30 - 11481 بازدید
هرگاه فعل to be همانند یک فعل عادی به کار برده شود دارای موارد استعمال گوناگون و مفاهیم مختلف می باشد. در این مقاله به بررسی کاربرد فعل To Be به صورت فعل عادی می پردازیم.
۱. فعل to be معمولا دلالت بر وجود یا هستی یک شخص یا یک شیء می کند و یا راجع به یک شخص یا چیزی اطلاعاتی می دهد، مانند:
تام یک نجار است. سگ در باغ است. مالت یک جزیره است.
The road were rough and narrow.
جاده ها ناهموار و باریک بودند
Gold is a metal. Peter was tall and fair.
طلا نوعی فلز است. پیتر قد بلند و خوبرو بود.
۲- فعل to be در ترکیب there is , there are و غیره. اگر اسمی که مبین شخص یا شیئی نامعلومی باشد و فاعل فعل to be قرار گیرد، در این حالت بعد از فعل to be قرار می گیرد و پیش از فعل از لفظ there به جای فعل غیر فعال استفاده می شود، مثلا هر وقت می خواهیم جمله زیر را بگوئیم:
A man is in the hall.
یک مرد در هال است.
بهتر است به صورت زیر که شکل طبیعی و عادی زبان انگلیسی است بیان کنیم:
There is a man in the hall.
مردی در هال است.
همچنین بجای جمله:
An egg is in that nest.
یک تخم مرغ در آن لانه است.
There is an egg in that nest
در این قبیل جمله ها فاعل جمله، اسمی است که بعد از فعل قرار میگیرد بنابراین فعل to be از نظر مفرد و جمع با اسمی که بعد از آن آمده است تطابق دارد.
There is a cigarette in that box.
در آن جعبه یک سیگار هست
There are cigarettes in that box.
در آن جعبه تعدادی سیگار است.
There has been a storm
طوفانی بپا شده است.
There have been storms
طوفان هائی بپا شده اند.
مثال برای جمله های منفی و سئوالی:
There isn’t any book.
هیچ کتابی نیست.
There won’t be a queue for that film
برای آن فیلم صف تشکیل نخواهد شد.
Are there any apples? Is there a doctor in the house
سیب هست؟ در خانه دکتری هست؟
٣- برای برقراری ارتباط بین مسند به مسندالیه (Subject and Predicate)
The world is round.
دنیا گرد است.
The book is there.
کتاب آنجاست.
It is ten o’clock,
ساعت ده است.
This is a dictionary.
این کتاب یک فرهنگ لغت است.
۴- فعل to be به معنی شدن، (become) هم بکار برده می شود.
What are you going to be when you grow up?
وقتی که بزرگ شدید می خواهید چکاره بشوید؟
فعل to be به مفهوم اتفاق افتادن و انجام گرفتن نیز بکار می رود که در این کاربرد معنای آن معادل happen یا take place می باشد.
When is the wedding to be?
جشن عروسی کی انجام می گیرد؟
فعل to be به معنای ارزیدن (معادل cost) نیز بکار می رود.
This book is five shillings.
این کتاب پنج شلینگ می ارزد.
۵- فعل to be در مواردی هم به معنی وجود داشتن (معادل معنای exist) مورد استعمال قرار میگیرد.
God is. The world is.
خدا هست. خدا وجود دارد.
دنیا هست. دنیا واقعیت دارد.
۶- فعل to be به معنی زندگی کردن (معادل to live) هم بکار می رود.
Have you ever been (have you ever lived or ever stayed) in this country before?
آیا شما قبلا در این کشور زندگی کرده اید؟
۷. فعل to be معنی رسیدن (معادل to arrive) هم دارد، مانند:
We were (arrived) there on time.
ما بموقع به آنجا رسیدیم.
۸۔ فعل to be به معنای دیدن کردن، بازدید کردن (معادل معنای to meet) هم می آید:
We have been to (have visited) London twice
ما دو مرتبه از لندن دیدن کرده ایم.
۹۔ فعل to be به معنای داشتن حالت روحی و جسمی نیز هست.
I am hot/cold.
من گرمم هست/ سردم هست.
I am well/ill.
من حالم خوب است /بد است. .
She was delighted
او خوشحال بود. او مشعوف شد.
۱۰ – فعل to be به معنای سن داشتن هست یعنی برای بیان میزان سن (age) افراد یا اشیاء نیز بکار می رود.
I am thirty. How old are you?
من سی سال دارم. شما چند سال دارید؟
How old is that church? That church is 400 years old
این کلیسا چند سال دارد؟ (یعنی چند سال قبل ساخته شده است؟) آن کلیسا ۴۰۰ سال عمر دارد.
۱۱ – فعل to be را برای بیان اندازه و وزن (size و weight) نیز بکار می برند.
How tall are you? I am five feet six inches.
قد شما چقدر است؟ قد من پنج فوت و شش اینچ است.
How high is that tower? It is a hundred feet high.
این برج چقد ارتفاع دارد؟ یکصد فوت ارتفاع دارد.
The river is twenty miles long.
رودخانه بیست مایل طول دارد.
۱۲ . فعل to be برای بیان (distance) نیز مورد استفاده قرار میگیرد.
How far is it to Canterbury! It is sixty miles.
تا کانتربوری چقدر راه است؟ شصت مایل
۱۳ ۔ فعل to be برای بیان قیمت (price) بکار می رود.
How much is it? It is six shillings.
قیمت آن چند است؟ شش شلینگ.
Is it expensive to go to Rome?
آیا مسافرت به رم گران تمام می شود؟
۱۴۔ فعل to be برای بیان وضعیت هوا (weather) هم بکار می رود.
It is hot/cold/wet.
هوا گرم سرد /بارانی است.
It will be foggy tomorrow.
فردا هوا مه آلود خواهد بود.
۱۵ ۔ فعل to be در بیان وقت و تاریخ (time and date) هم مورد استفاده قرار می گیرد.
What time is it? It is eleven o’clock.
ساعت چند است؟ ساعت ۱۱ است.
What is the date? It is December 8.
چندم ماه است؟ ۸ دسامبر است.